نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهید منوچهر الهیاری
خاطره شهيد منوچهر الهياری «13»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «بین راه در دهکده‌ای ما را پياده و در يک اتاق که اطراف آن همه خراب بوده... دهکده‌ای که سراسر پر از خاطره بود. تمام ساختمان‌های آن ويران که...» قسمت سیزدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «12»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «هواپيماهای بعثی سوسنگرد را به بمب‌های خوشه‌ای بستند و هر جا را که توانستند بمب ريختند که در اثر بمب آن‌ها فقط...» قسمت دوازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «11»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «احساس می‌کنم که با دشمن می‌جنگم. فکر می‌کنم اين جنگی که وجود مرا فرا گرفته جنگ با نفس خود است. تنها اميدم رسيدن به جبهه است و...» قسمت یازدهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۳۰

خاطره شهيد منوچهر الهياری «10»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «روانه آشپزخانه ‌شديم و صبحانه ‌گرفتیم و آماده برای اعزام. همه فکر و وجود ما متکی به جبهه است. روی تخت دراز کشيدم و به جبهه فکر می‌کنم. يک فيلم جنگی برای ما گذاشته‌اند و...» قسمت دهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

خاطره روزنوشت شهيد منوچهر الهياری «9»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اولين روز حرکت ما از ميمند فارس مورخه 27 مهر ماه 1360 بود که عازم فيروزآباد شديم و در فيروزآباد مستقر شديم و...» قسمت نهم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۷

خاطره شهيد منوچهر الهياری «8»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از اين چند حمله باز هم به راه خود احساس می‌کنم که نزديکتر شده‌ام. من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می‌دهد و...» قسمت هشتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۶

خاطره شهيد منوچهر الهياری «7»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «قلبم هر لحظه به خدا نزديکتر می‌شد و همه فکر و ذکرم ستيز با دشمن و پس از آن هم شهادت در راه خدا بود تا اين که حمله رمضان آغاز شد. در دومين حمله رمضان گردان ما شرکت داشت و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۴

خاطره شهيد منوچهر الهياری «6»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آری آن روز برای من ثابت شد که اين امام زمان است که ما را تا قلب دشمن هدايت کرد و توان مقابله را از آن‌ها گرفت...» قسمت ششم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳

خاطره شهيد منوچهر الهياری «5»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « بزرگترين ما 20 سال داشت و موقعی که ديدند بيست نفر از آن ها تسليم بچه 13 يا 14 ساله شده‌اند خودشان هم خنده‌شان گرفت...» قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲

خاطره شهيد منوچهر الهياری «4»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «فردای آن روز چقدر کُند می‌گذشت و ما بايد هم شب کار را تمام می‌کرديم و هم برادران نيروی انسانی پياده حمله می‌کردند. زمانی که با ذوق و اشتیاق سربندهای قرمز رنگ يامهدی...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

خاطره شهيد منوچهر الهياری «3»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از اين که مدتی در تهران يعنی در پادگان امام حسين(ع) منطقه‌ای که بايد برويم مشخص شد و مسير ما اهواز بود بلی با چنان شوق و اشتياقی با افکار وارد اهواز شديم که...» قسمت سوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۳۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

خاطره شهيد منوچهر الهياری «2»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از آن موج ترور منافقين شروع و برنامه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت بهشتی و 72 تن شهيد...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶

شهيد منوچهر الهياری «1»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اول مرداد سال 1338 در خانواده‌ای عشايری در استان فارس به دنيا آمدم. در آن موقع پدرم عشاير بود. زندگی آن‌ها در کوه‌ها و دشت‌های اطراف ميمند فارس بوده است. دقيقا محل تولد خود را نمی‌دانم و...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴